جدول جو
جدول جو

معنی نصیحت آموزی - جستجوی لغت در جدول جو

نصیحت آموزی
(نَ حَ)
عمل نصیحت آموز. رجوع به نصیحت آموز شود:
فصل دیگر نصیحت آموزی
پادشه را به فتح و فیروزی.
نظامی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

نصیحت کن. پنددهنده. راهنما. نصیحت گر:
گرچه دل پاک و بخت پیروز
هستند ترا نصیحت آموز.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(گُ)
آمیخته با نصیحت. (ناظم الاطباء). ناصحانه: نصیحت خالص از ریا و صادقانه و وعظ نصیحت آمیز مشفقانه. (ترجمه محاسن اصفهان ص 94)
لغت نامه دهخدا
پندآموز، پندده، عبرت آموز، ناصح
فرهنگ واژه مترادف متضاد